به گزارش روابط عمومی اداره کل کتابخانه های عمومی استان تهران، به مناسبت بزرگداشت سالگرد ارتحال امام خمینی (ره) وبینار بین المللی «مکتب جهانی امام روح الله» با حضور مسئولان نهاد، اساتید، صاحب نظران و شاعران داخلی و خارجی برگزار شد.
نام امام با تاریخ معاصر جهان آمیخته شده است
دکتر محمد علی ربانی «رایزن فرهنگی ایران در دهلی نو» در این وبینار ضمن تشکر از برگزار کنندگان این نشست ، نام و یاد خاطره حضرت امام را گرامی داشت و یادآور شد: در این فرصت کوتاه تبیین و تشریح درست مکتب امام خمینی (ره) کار دشواری است. بدون تردید نام امام با تاریخ معاصر جهان آمیخته شده است و ایشان به اذعان بسیاری از تحلیل گران ، منادی معنویت و دمیدن روح جدید برای جهان معاصر بودند و در ایجاد تحولات در نظام بین المللی و شکل گیری اسلام در جهان نقش موثری را ایفا کردند.
وی ادامه داد: نوآوری که حضرت امام در شکل گیری نظام اسلامی داشتند با ترکیبی از سنت اسلامی و یافته هایی از عقلانیت دنیای جدید، تحت عنوان «جمهوری اسلامی» و ولایت فقیه منجر به شکل گیری مکتب و اندیشه های سیاسی و فکری حضرت امام شد و فصل جدیدی را در نظامها و حوزه های سیاسی ایجاد کرد به گونه ای که «گفتمان مقاومت» که نکته محوری مکتب جهانی امام بود منشاء تاثیرگذاری در عصر معاصر شد.
رایزن فرهنگی ایران در دهلی نو با اشاره به مقوله اخلاق در مکتب امام یادآور شد: حوزه مهم دیگری که از خصوصیات مکتب جهانی امام محسوب می شود «اخلاقی کردن سیاست» و تحقق ارزش های اخلاق نسبت به سیاست بود.
اندیشههای عرفانی، وجه تمایز امام با دیگران بود
دکتر محمد علی ربانی گفت: نکته مهم دیگر در چرایی پذیرش دیدگاه های امام ، تحلیل و نگاه عرفانی و فلسفی از پدیده ها و مسائل سیاسی و اجتماعی بود و با وجودی که حضرت امام به فقیه سیاستمدار معروف بودند اما آن چیزی که او را از دیگران متمایز می کرد جلوه گری اندیشه های عرفانی و وارد کردن عرفان به عرصه های اجتماعی بود.
به گفته وی، نگرش حضرت امام در وحدت اسلامی و کرامت انسانی همواره از نظر ایشان دارای اهمیت خاصی بود.
رایزن فرهنگی ایران در دهلی نو با بیان اینکه پیام اصلی مکتب حضرت امام تاکید برفطرت بشریت بود، اظهار داشت: یکی از سازوکارهای اصلی توسعه فرهنگی در دنیای معاصر وظیفه ذاتی ما در تشریح مکتب حضرت امام به دیگران است.
امام در همه ابعاد بر شریعت تاکید داشت
در بخش دیگری از این وبینار، مدیرکل امور فرهنگی نهاد کتابخانه های عمومی کشور گفت: آن چیزی که تحت عنوان مکتب امام خمینی مطرح است تاکید امام بر شریعت در همه ابعاد دینی ، سیاسی و اجتماعی است.
آشتیانی ادامه داد: از خصوصیات این مکتب، تاکید امام بر عقلانیت و برخورداری از خِرد در همه امور بود که نمونه بارز آن عدم اعتماد به دشمن در همه موارد بوده است.
به گفته هادی آشتیانی، «معنویت» ، تکلیف مداری ، اعتماد به خدا در همه شئونات زندگی ، رفتار خوب ایشان با اطرافیان از دیگر خصلت های برجسته حضرت امام بودند.
آشتیانی ادامه داد: اگر همه خصوصیات امام را در کنار هم قرار دهیم حتما ایشان را در همه عرصه ها پیشتاز خواهیم دید چرا که او همان «مراد»ی است که مردم در تمامی اقصی نقاط دنیا «مرید» او شدند این درحالی است که احیای مبارزه با صهیونیست و کمک به مردم مظلوم فلسطین یکی دیگر از ویژگی های حضرت امام بود.
در این برنامه شاعرانی چون علیرضا قزوه، میلاد عرفانپور، مصطفی محدثی خراسانی، محمود اکرامی و علی باقرخوان نیز ضمن بیان ویژگیهای بارز امام در عرصههای گوناگون، به خوانش اشعاری در ارتباط بنیانگذار انقلاب اسلامی پرداختند.
برخی از این اشعار در ادامه میآید.
علیرضا قزوه به قرائت شعری پرداخت:
هنوز این کوچه ها این کوچه ها بوی پدر دارد
نگاه روشن ما ریشه در باغ سحر دارد
هنوز ای مهربان در ماتمت هر تار جان من
نیستان در نیستان زخمه های شعله ور دارد
نمی گویم تو پایان بهاری بعد تو امّا
بهار عیش ما لبخند از خون جگر دارد
اگر خورشید رفت این آسمان خورشید می زاید
اگر خورشید رفت این آسمان قرص قمر دارد
در این بازار عاشق تر کسی کز خود نمی گوید
همیشه مرد کم گو دردهای بیشتر دارد
مخواه از نابرادرها که یار و مونست باشند
عزیز مصر بودن یوسف من! درد سر دارد
دو روزی مهربانا غربت ما را تحمّل کن
می آید آن که از درد تمام ما خبر دارد
دکتر اکرامی غزل قدیمی خود در مورد حضرت امام را قرائت کرد:
ابر تا خاک کف پای شهیدان گردد
نمی از غیرت دریای تو را کم دارد
آسمان مردترین غیرت جاری دیریست
کوچه آواز قدم های تورا کم دارد
ای که آیینه تماشای تو را کم دارد
کوچه آواز قدم های تو را کم دارد
تا به رقص آید و همسایه خورشید شود
خاک ماتمزده جاپای تو را کم دارد
آتش منتشر عشق که می سوزدمان
آفتابیست که فردای تو را کم دارد
سنگ هم لایق پروانه شدن هست، ولی
نفس گرم مسیحای تورا کم دارد.
مهدی باقرخان شاعر هندوستان در ادامه به شعرخوانی پرداخت:
بر لب اهل دل و صدق و صفا خواهد ماند
نام زیبای تو در خاطرهها خواهد ماند
پیکر خلق خدا غرق فنا خواهد شد
از ازل تا به ابد روح خدا خواهد ماند
شمع خاموش شود، نیست ملالای یاران
در شب محفل ما ذکر شما خواهد ماند
بعد از سجده و تسبیح و قیام و تقدیس
دست وا کن که همین دست دعا خواهد ماند
گلشن ماست پناه گل و باران و بهار
گر از این جا برود باز کجا خواهد ماند؟
پَر از این خانه تاریک بزن، جانب نور
تا سحرگاه همین پنجره وا خواهد ماند
از من و ما و شما هیچ نمیماند، هیچ
جز همین شعر و سرودی که ز ما خواهد ماند
«مصطفی محدثی خراسانی» شعر خود را که در دوران جوانی و پس از دیدار با امام خمینی(ره) در سال ۵۸ سروده بود، خواند:
ارمغان سفرم شعر تری آوردم
این رهاورد ز شیرین سفری آوردم
در سراپرده آن پیر دمی سرکردم
از پس پرده برایت خبری آوردم
دل سیه رفتم و در محضر نورانی عشق
زدم اکسیر بر آن قلب و زری آوردم
عمر من کوچه بیحادثه غفلت بود
خودگری، خودشکنی، خودنگری آوردم
مثل مرداب پر از حضرت دریا رفتم
موج گردیدم و شوریده سری آوردم
ذلت عافیت از چهره من پیدا بود
عزتی ساختم و چشم تری آوردم
رونق معرفت آنجا نه چنین اندک بود
عیب من بود که از آن مختصری آوردم
میلاد عرفانپور شاعر جوان نیز در ادامه به شعرخوانی پرداخت:
جاری شدهست نغمه ی بدرود اما تب سلام نمردهست
رفت آن بزرگوار و پس از او،آن رسم و آن مرام نمردهست
آن مـرد بـی نمونه ی دوران، از خاطـر خواص نرفته
لبـخند هـای پیـر جمـاران در سیـنه ی عـوام نمردهست
ما نسل لحظه های حضوریم،در روزگار بی تو صبوریم
چشـم انتظار صبـح ظهوریم، خـون در رگ قیام نمردهست
زندهست آن کـه نـام نکـویـش در ذهـن روزگار بـمانـد
آری چنانکه شیخ اجل گفت،آن مرد نیک نام نمردهست
ای ابر های بغض!ببارید، خود را به گریه ها بسپارید
ای گریه های تلخ بشورید، باور کنید امام نمردهست
در پایان سیده کبری موسوی بلخی شاعر افغانستان به قرائت شعری پرداخت :
خورشید آفرید
کهکشان در کهکشان چشم تو خورشید آفرید
در جهان تیرۀ شبکورها، دید آفرید
تک شهاب آسمانی سر رسید از دورها
در مدار تیره این شهر، ناهید آفرید
با طلوعت نیمۀ خرداد رنگ گل گرفت
باز توفان آمد و یک شهر،گلچید آفرید
تا خلیل آمد تبر در دست، عالم تازه شد
در حصار بستۀ نمرود، تردید آفرید
وارث پیغمبران در عصر الحاد جدید
در هوای شهر شرکآلوده، توحید آفرید
با ورودش، بهمن سرمازده آتش گرفت
قطره قطره برفها کوچید تا عید آفرید
تشنگی در جان آدم بود چون ظهر کویر
چشمهساری شد پدید و سایه بید آفرید
باز خردادی دیگر آمد عروج پیر ما
در دل عشاق درد و داغ جاوید آفرید
ارسال نظر